سلام
امروز زیاد سر حال نیستم .
صبح هنگامی که بعد از ورزش صبحگاهی سرحال و شاد از خونه خارج شدم ، تصادف کردم . سر و چشمم به شدت درد می کنه ، اما خدا رو شکر اتفاق خاصی روی نداد .
2 ساعت بعد هنگامی که با هزار بدبختی خودم رو به کلاس رسونده بودم اعلام کردند به علت نیومدن استاد کلاس تعطیله و من تو دلم حسابی عرض ادبی به استاد عالیقدر کردم .
الان هم که زنگ زدم تا در مورد وصول چک از یکی از مشتریان سوال کنم ( چکی بابت خدماتی که 2 ماه پیش ارائه داده بودیم و باید 40 روز پیش پرداخت میشد ) ما رو حسابی شست و در حالی که جای بدهکار و طلبکار و اشتباهی گرفته بود گفت : مگه من بیکارم تا شما زنگ بزنی من جوابت رو بدم .
نمی دونم سوزش شدید چشم و درد سرم رو به خاطر تصادف تحمل کنم ، یا ضد حالی رو که بابت کنسلی کلاس بهم خورد رو و یا حرف های این آقای به ظاهر مودب و متشخص رو .
خدا آخر و عاقبت من رو تا شب به خیر کنه .
یا علی